یادداشت اول: فرصت یادگیری در نظام آموزشی کشور تعاریفی دارد که آن مطالب در این پست مورد توجه نیستند. یادداشت دوم: توصیه میکنم حتی اگر نوشتار این پست مورد توجه قرار نگرفت، حتماً به فایل صوتی مندرج در پایان مطب گوش کنید.
این روزها برای یادگیری زبان انگلیسی با 2 مسأله مهم روبرو هستیم. یک؛ اغلب میخواهند در مدت زمان کوتاهی برای کسب نمره مورد نظر – معمولاً نمرات بالا – در امتحاناتی نظیر IELTS ،TOEFL ،PTE و… آماده شوند . دو؛ پس از سالها فرد تصمیم گرفته خیلی زود همه چیز را بیاموزد و در جلسات و مسافرتها نقشی پررنگ ایفا کند.
در مورد یادگیری زبان، معمولاً زبانآموزهایی که در ابتدای راه هستند یا دوباره تصمیم به پیگیری آموختهها دارند سؤال خود رو اینطور مطرح میکنند که “چقدر طول میکشه؟”
در حالی که اگر به موضوع فرصت یادگیری توجه کنیم و یادگیری شتابزده رو کنار بگذاریم باید بپرسیم: “چطوری باید شروع کنم؟ چه کارهایی باید انجام بدم؟ چه روشی را در پیش بگیرم؟ و…”.
اگر این پست را دنبال کردهاید، احتمالاً این روزها با یکی از دو مسأله بالا مواجه هستید؛ در این موارد تنها نکتهای که میتوان یادآوری کرد اینست که ذهن ما برای تحلیل ورودیها، درک و بازخوانی اطلاعات نیازمند فرصت کافی است و مقدار این فرصت که بخشی از فرایند یادگیری را شامل میشود در افراد متفاوت است.
در برخی از یادگیریها که اسمش را آموزش شتابزده گذاشتهایم، ما تنها به بخش ورودی فکر میکنیم و مثلاً میگوییم، این کتاب را بخوانم، دراین دوره شرکت کنم، این ویدئو را ببینم و سرکلاس استاد حاضر شوم. معمولاً و خصوصاً این سالها که دغدغه مدارک آیلتس و تافل و پیتیای داغ شده است، از خود نمیپرسیم که بعد از خواندن فلان کتاب و حضور در کلاس استاد، چقدر زمان نیاز دارم تا آنرا درک کنم چقدر زمان برای به کارگیری آن نیاز دارم؟
همه شنیدهایم که دوست و آشنا، خسته و مأیوس از کلاسهای متعددی که بصورت عمومی و خصوصی در آنها شرکت کردهاند، با خود میگویند من این همه تلاش کردم پس چرا نمیتوانم…؟ یا با خود میگویند چه امتحان سختی است این IELTS. این همانی است که من اسمش را میگذارم بارها انجام دادن بیکیفیت یک کار و چقدر جالب که خصلت اصلی شتابزدگی همین است.
اغلب اوقات ما تحمل سختی انجام کار درست را با کیفیت لازم نداریم و فقط انجامش میدهیم که به درون خود و شاید اطرافیان بگوییم من تلاش میکنم؛ تا کمی و برای مدتی آرام بگیریم و آسوده باشیم.
تجربهای که میتوان با شما به اشتراک گذاشت اینست: “به جای اینکه شتابزده، بارها یک کار را به روشهای مختلف انجام دهیم؛ آیا بهتر نیست آنرا یک تا دو بار با فرصت کافی، به روش درست و با کیفیت لازم انجام دهیم”. منظورم از دومی اینست که کتاب و مؤسسه و محتوا و معلّم هر طور که میخواهند باشند؛ مهم اینست که با ایجاد فرصت یادگیری برای ذهن و پرداختن به مطلب در مدت زمان لازم و تمرین کافی یا به قولی همان ایجاد “فرصت یادگیری“، نه تنها زودتر و بهتر بلکه با لذت و کارایی بیشتر و البته زجر کمتر به مراد دل برسیم.
در فایل صوتی زیر آقای محمدرضا شعبانلی به این مطلب پرداخته است که از شما دعوت میکنم حتماً به آن گوش کنید.
زجر نکشیم، لذت ببریم و… هوشمندانه تمرین کنیم. 🙂
سعی میکنیم به سؤالات شما در کامنتها خیلی زود پاسخگو باشیم.
One reply on “آموزش شتابزده یا فرصت یادگیری”
بعضی از واژههای انگلیسی که مرتبط به متن هستند رو در ادامه ببینیم
cut corners
to do something in the easiest, cheapest or fastest way
cursory /ˈkɜː.sər.i/ US /ˈkɝː.sɚ-/
adjective
quick and probably not detailed:
a cursory glance/look a cursory examination
superficial (FALSE APPEARANCE) /ˌsuː.pəˈfɪʃ.əl/ US /-pɚ-/
adjective
appearing to be real or important until you realise the truth:
There are superficial similarities between the two cars, but actually, they're quite different in terms of performance.
desultory /ˈdes.əl.tər.i/ US /-tɔːr-/
adjective FORMAL
without a clear plan or purpose and showing little effort or interest:
She made a desultory attempt at conversation.
He wandered around, clearing up in a desultory way.